محاسبه وزن ایده آل
|
دانستیم که وزن ایده آل چیست و به چه عواملی بستگی دارد. حال می خواهیم بدانیم چگونه وزن ایده آل خود رامحاسبه کنیم .
محاسبه وزن ایده آل روش های متفاوتی دارد. یکی از ساده ترین و مؤثرترین روش ها ، استفاده از "شاخص توده بدنی" یا BMI است.
BMI یا شاخص توده بدنی از اصطلاحات معروف علم تغذیه است. شما بوسیله BMI می توانید بدانید که آیا از لحاظ وزنی در محدوده سلامت هستید، دارای اضافه وزن و یا چاق هستید؟
BMI بدین صورت محاسبه می شود که وزن خود را بر حسب کیلوگرم بر مجذور قدتان بر حسب متر تقسیم می کنید . عددی که بدست می آیدBMI نام دارد.
درصورتی کهBMI محاسبه شده :
کمتر از 19 باشد ، کمبود وزن دارید و لاغر هستید.
بین 19 تا 25 باشد ، وزن طبیعی دارید و در محدوده سلامت وزنی هستید.
بین 25 تا 30 باشد ، اضافه وزن دارید.
بیش از 30 باشد، چاق هستید.
|
افراد چاق در معرض خطرات ابتلا به بسیاری از بیماری های قلب و عروق ، فشار خون ، دیابت و غیره قرار دارند. یک فرد دارای اضافه وزن در مرز است و به راحتی می تواند با یک رژیم مناسب به محدوده سلامت وزنی بازگردد .
با این روش، شما وضعیت وزنی خود را تعیین کردید و دریافتید که در کدام گروه قرار دارید . اگر در گروه سلامت هستید به شما این نوید را می دهم که می توانید عمری طولانی تر داشته باشید و اگر از دو گروه : اضافه وزن یا چاق هستید، به شما کمک خواهم کرد تا خود را به وزن ایده آل برسانید و به عوارض ناشی از چاقی که در مبحث دیگری بیان خواهد شد دچار نشوید.
اما وزن ایده آل ما چقدر است؟
همانطوری که بیان شد وزن ایده آل به عوامل زیادی بستگی دارد که یکی از مهم ترین آنها سن می باشد.
با افزایش سن، به طور طبیعی میزان چربی ذخیره ای بدن بالا می رود و BMI افزایش می یابد.
از این رو با استفاده از جدول سن ،BMI مناسب گروه سنی خود را بیابید .
BMI | گروه سنی |
22 | 24-19 |
23 | 34-25 |
24 | 44-35 |
25 | 54-45 |
26 | 64-55 |
27 | 65 به بالا |
ابتدا با استفاده از جدول سن،BMI مناسب گروه سنی خود را بیابید.
سپس با استفاده از فرمول BMI، وزن ایده آل خود را بیابید . شما BMI مناسب سن خود را می دانید، قدتان را نیز می دانید. پس در فرمول زیر قرار دهید:
مجذور قد(بر حسب متر) ضربدر BMI = وزن ایده آل(بر حسب کیلوگرم)
|
اکنون که وزن ایده آل خود را دانسـتید می توانید دریابید که چه میزان اضافه وزن یا کمبود وزن دارید .
اگر علاقمند هستید که به تناسب وزن برسید و اراده ای قوی دارید با پیگیری مطالبی که ارائه خواهد شد، شما را یاری خواهیم کرد تا به هدفتان برسید.
* نکته:
درصورتی که قدتان را به طور دقیق نمی دانید، متری را از فاصله 50 سانتی متری زمین به صورتی که صفر آن پایین باشد روی دیوار نصب کرده ، به دیوار تکیه دهید به نحوی که پشت پایتان، باسن، کتف و پس سرتان بر دیوار مماس باشد و از فردی دیگر بخواهید بوسیله خط کش یا کتابی که به صورت افقی روی سرتان قرار داده عدد روی متر را بخواند. آن را با 50 جمع کنید تا اندازه قدتان را بدست آورید .
عاتکه موسوی-کارشناس تغذیه
عرفان خسروی*: خبر عجیبی که طی یکی دو روز اخیر از همه رسانهها، خبرگزاریها و حتی بنگاههای خبری آنسوی اقیانوس مخابره شد، متأسفانه باز هم نمونه دیگری از قیلوقال و جنجال بر سر هیچ بود.
گویا «لاشه یک حیوان عجیبالخلقه» و «شبیه موجودات ماقبل تاریخ» در حوالی روستای آقبولاغ از توابع شهرستان مشگینشهر کشف شده است. به گزارش خبرنگار ایرنا لاشه این حیوان بیشتر شبیه «پرندگان گوشتخوار فیلمهای علمیتخیلی (از نسل دایناسورهای پرنده!) میباشد». یکی از اهالی روستا هم این لاشه را پنهان ساخته و مأموران محیطزیست در تلاش برای دستیابی به این لاشه هستند. مقامهای محلی هم برای اطلاع از صحت و سقم این ماجرا بسیج شدهاند. در پایان نیز اظهار نظری بدینترتیب منعکس شده است: «این لاشه بسیار شبیه نسل منقرضشده دایناسورها و پرندگان گوشتخوار ماقبل تاریخ است. بر اساس تحقیقات علمی آخرین نسل دایناسورهای پرنده موسوم به تیرکس (عکس تیرکس را در اینجا ببینید) یا دایناسور ستمگر مربوط به دوره کرتاسه در ?? میلیون سال پیش میباشد».
واقعیت چیست؟
طی این چند روز، هر کس که اندکی با جانوران و تشریح آنها سر و کار داشته، و بسیاری از افرادی که نظرات خود را در مورد این خبر در اینترنت منتشر کردهاند، فهمیدهاند که این موجود چیزی نیست جز سگی که در شرایط خاص دچار پوسیدگی نامنظم در ناحیه سر و دستها شده است. ظاهراً جانوری درنده نیز پیدا شده و قسمتهایی از بدن این سگ را خورده و شاید همین مزید بر علت پوسیدگی نامنظم و بیرونزدن استخوانهای جمجمه و دستهای سگ باشد. برخی هم ظن به سوءاستفاده و جعل (مثلاً سوارکردن کله سگ روی تن مرغ) زدهاند. اما از آنجا که استخوانهای دست حیوان آنطور که در عکسها دیدهمیشود مربوط به یک سگ است، این احتمال رد میشود.
چطور ممکن است سگ را با دایناسور اشتباه بگیرند؟
دانش تافونومی (Taphonomy) به فرایندهای مرگ، دفن و سنگوارهشدن جانداران میپردازد. اما تافونومیستها همیشه مسئول بررسی سنگوارهها نیستند و گاه در مورد فرایندهای مربوط به پوسیدن لاشه انسانها و جانوران در شرایط خاص نظرات جالبی دارند. زیرا هر از چندی موجوداتی عجیب و غریب یافت میشوند که دچار عوارض ناشی از پوسیدگی نامنظم هستند و درنتیجه به تصور افراد معمولی از لاشه درحال گندیدن حیوانات شبیه نیست.
یکی از عجیبترین این موارد، نمونهای کشفشده در فیلادلفیای آمریکا بود که بسیار به سرستونهای تخت جمشید شبیه بود و برخی ایرانیان این خبر را مدتی در بوقوکرنا کردند. دوست سنگوارهشناسی که در آمریکا زندگی میکرد، پس از چند ساعت جستجو و صحبت با چند نفر محلی، متوجه شد نمونه کشفشده چیزی نیست جز یک راکن که چند صباحی در آب دریاچه شناور مانده و به همین دلیل هم موهایش ریخته و قسمت نوک پوزهاش با دندانهای نیشاش بیرون زده است. بدینترتیب راکن تبدیل به سرستون تخت جمشید میشود!
این تقریباً همان اتفاقی است که برای لاشه سگ حوالی روستای آقبولاغ رخ داده و رطوبت محیط موجب پوسیدگی نامنظم در قسمتهای مختلف بدن سگ شده است.
چند پرسش بزرگ
شنیدن چنین اخباری در کشور ایران سابقه طولانی دارد. همیشه افرادی بودهاند که بر اساس حدسیات نادرست خود، شروع به شایعهپراکنی کردهاند و پس از یککلاغ و چهلکلاغهای همیشگی، ناگهان خبری اعجاببرانگیز و چون کوس توخالی جنگیان، پرصدا بهراه افتاده و پس از اندکی، فروکشکرده است.
این که چند روستایی با دیدن چنین لاشه عجیبی انگشت حیرت بگزند و فکر کنند در این کشف فتحالفتوحی کردهاند، هیچ اشکالی ندارد. بارها خود من مخاطب چنین افرادی بودهام که پس از دیدن عکسهایشان و توضیح در مورد حقیقت ماجرا (که مثلاً این استخوانهای گراز یا خرگوش است) پذیرفتهاند و رفتهاند.
اما نوک تیز انتقاد به سمت خبرگزاریهایی است که بیدانش و بیپرسش، چنین اخباری را باد میکنند و به دنبال متخصصان معتبر بینالمللی زیستشناسی میگردند، درحالی که راه مکتب را در کشور خود بلد نیستند. از آن طرفهتر رسانه ملی است که در انتشار چنین اخباری به جد میکوشد و برنامه پر میکند. در این معرکه پرهیاهوی تجارت اخبار، کسی جز همان چند تن روستایی نبودند که دانستند باید سری به دانشگاه بزنند و از استادی بپرسند ماجرا از چه قرار است.
تنها اخباری اینچنین در حوزه کاری جانورشناسی میتواند به طنزنامهای چندین صفحهای از تلخیات روزگار ما بدل شود. شاید دیگر نیازی به شرح ماجرای دختر بااستعداد و معمای انیشتن و چندین و چند خبر نادرست دیگر در حوزههای گسترده علوم پایه نباشد.
سرانجام، باز هم از خود میپرسم جایگاه علوم پایه در کشور ما تا چه حد فراموش شده که در دستگاههای خبرپراکنی عریض و طویل ما، هیچ بازبینی علمی نه وجود دارد و نه نیازی به متخصصان حس میشود. کاش مسئولین پایگاههای خبری متعدد ایرانی و به ویژه صداوسیما که در رونویسی از دست همدیگر استاد شدهاند و بیمسئولیت هرچیزی از این قسم را نقل میکنند، این نوشته کوتاه را هم بخوانند. البته اگر این دوستان کار خود را اصلاح کنند، خوراک خبری هم برای بنگاههای خبری نهچندان خیرخواه خارج از ایران درست نمیکنند